Wednesday, June 13, 2007

فريد وعمه

من فرید هستم. 18 سالمه. یه عمه دارم 48 سالشه. از شوهرش یه 8 سالیه طلاق گرفته. خیلی هم خوشگله. کونش خیلی گندست. وحشتناک بزرگه. عمم سه تا پسر هم داره که با باباشون خارجند. عمم تو ایران تنها زندگی می کنه و من خیلی پیشش میرم. البته به هوای این که تنها نباشه. وگرنه بیشتر برای دید زدن کونش اونجام. همیشه تو خونه شلوارای استرچ تنگ و براق می پوشه که آب آدم در میاد. بلوزاشم تنگه. همیشه یه جوراب زنونه نازک تا بالای زانو هم پاش می کنه که من بیشتر حشری میشم. یه روز مامان بابام قرار شد واسه یه هفته برن شمال و چون من مدرسه داشتم نمی تونستم باهاشون برم. واسه همین بابام گفت یه هفته برم خونه عمه. منم از خدا خواسته قبول کردم. وسایل لازممو برداشتم و رفتم. تو یکی دو روز اول از دیدن کون عمه زیر اون لباسای تنگ حسابی حشری شده بودم. وقتی حواسش نبود می رفتم تو اتاقش و با شورتاش جق می زدم. یه روز حولمو برداشتم که برم حموم که عمه گفت: فرید جان می خوای بری حموم؟ منم گفتم: آره عمه جون. گفت: من می خواستم برم. چون می خوام برم بیرون خواستم یه دوشم بگیرم. ولی حالا که لباساتو درآوردی برو. منم گفتم: باشه و رفتم. بعد از چند ثانیه دیدم در حموم باز شد و عمه با اون لباسای تنگش اومد تو. من که لخت بودم دستم رو گذاشتم جلوی کیرم. بعد عمه گفت: راحت باش فرید. دیدم دیرم میشه گفتم منم بیام مشغول دوش گرفتن بشم. تو هم نمی خواد خجالت بکشی. تو مثل پسر خودم هستی. منم واسه این که خجالت نکشی با لباس میام زیر دوش. منم گفتم: چشم و دستم رو از روکیرم برداشتم. وقتی اومد زیر دوش چون لباساش چسبون بودن زیر آب بدنش بد جوری افتاده بود بیرون. مخصوصا اون کونش. پشتش به من بود. کیر منم بد جوری شق کرده بود. خط شورتش از قبل تابلوتر شده بود. دیگه طاقتم تموم شده بود. می خواستم بغلش کنم تا کیرم بچسبه به کونش. تو این فکرا بودم که یهو برگشت و منو با اون کیر شق کرده دید. ولی چیزی به روش نیاورد. منم می دونستم که حشری شده. هی به کیر من نگاه می کرد. فهمیدم که سر و گوش عمه می جنبه. منم که از خدا خواسته همین رو می خواستم. ولی هیچ کدوم رومون نمی شد پا پیش بزاریم. یهو عمه خودشو انداخت رو زمین که مثلا لیز خورده. منم مونده بودم چیکار کنم. هی می گفت: عمه به دادم برس. کمرم له شد. منم زیر بغلش رو گرفتم نشوندمش کف حموم. می دونستم همه این کارا فیلمه. یه چند دقیقه اه و اوه کرد. بعد گفت: عمه اون دوش آب گرم رو بگیر رو کمرم دردم آروم شه. منم این کارو کردم. گفت: فایده نداره برو کرممو از تو کشوم بیار پشتمو چرب کن. بعد به همین بهونه لباساشو درآورد. یه شورت مشکی سکسی که کسش از زیر تورای شورتش افتاده بود بیرون با یه سوتین مشکی توری هم تنش بود. از شق درد داشتم می مردم. عمه همچنان به روی خودش نمی آورد. کف حموم به سینه دراز کشید و گفت: کرم رو برام بمال همه جای پشتم رو. منم از خدا خواسته. یه دستم رو کیرم بود و دست دیگم رو چرب می کردم و پشت عمه رو می مالیدم. اونم آه و اوهش دراومده بود. چند باری هم دستم رو بردم نزدیک کونش که چیزی نگفت. بعد از کرم مالی گفت: حالا بدنم رو یه ماساژ بده که خیلی خوب این کارو می کنی. ولی اول برای این که راحت باشی بزار لباس زیرامم کامل درآرم. بعد بهم گفت: اشکال که نداره؟ منم گفتم: نه عمه. بعدش گفت: زیادی خوشت نیادا. یادت نره من عمتم. واسه همین جلوت لخت شدم. منم گفتم: چشم. گفت: حالا بشین رو کمرم و ماساژ بده. گفتم: آخه زشته. من شورت پام نیست. گفت: اگه شیطنت نکنی ایراد نداره. منم نشستم رو کمرش. کیرم خیلی تابلو رو کمرش بود. هی اه و اوه می کرد. منم پر رو شده بودم . خودمو می کشوندم پایین تر طوری که کیرم قشنگ رو کون گوشتالوش بود. دیدم چیزی نمیگه. دستم رو هم تا نزدیک کونش می بردم. دیگه هیچی حالیم نبود. هی خودمو به هوای جابه جا کردن می مالوندم به کونش. کم کم کیرمو لاپاش عقب جلو می کردم. خیلی حال می داد. فهمیدم عمه هم بدش نمیاد. نمی فهمیدم چیکار می کنم. به خودم که اومدم دیدم دستم رو کسشه و دارم می مالونمش. عمه هم روش باز شده بود و سینه هاشو می مالوند. بعد یهو رو چهار دست و پاش نشست و گفت: خجالت نکش عمه. جرم بده. منم کیرم رو گذاشتم تو کسش. خیلی داغ بود. شروع کردم به تلمبه زدن. یه 4-3 دقیقه تلمبه می زدم. بعد گفت: دیگه از کس بسته. بذار تو کونم. منم درآوردم. بلند شد وایستاد. دو تا دستاشو گذاشت رو دیوار حموم. کونشم قنبل کرد طرفم. منم کیرمو گذاشتم در سوراخ کونش و آروم کردم تو. خیلی تنگ بود. خیلی اه و اوه می کرد. همش می گفت: جرم بده. عمت رو جر بده. تو ندی کی بده. منم حشری تر می شدم و سریع تر تلمبه می زدم. دیگه آبم داشت می اومد. به عمه گفتم. گفت: بریز تو کونم. منم همشو ریختم تو کونش. خیلی حال داد. جفتمون کلی کیف کردیم. بعد همدیگه رو شستیم اومدیم بیرون. تو اون یه هفته هر شب با هم سکس کردیم. باورم نمی شد عمم این کاره باشه. دیگه بعد اون قضیه به هر بهونه ای هفته ای چند بار شب می رفتم عمه رو می کردم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home